یه پست میخواستم بذارم که توش خیلی چرا داشت٬و من نمیدونستم از بین این همه چرا کدومش مهمتره که با اون شروع کنم٬خلاصه با شروعش مشکل داشتم٬پس رفتم سراغ وبلاگ مورد علاقمو یه کامنت مفصل خودخواهانه(معذرت میخوام) توش گذاشتم و خواستم یه شبه کل وبلاگش رو بخونم٬با اینکه ممکن بود نظرم در موردش عوض بشه٬ ولی چون کرم داشتم ٬باید این کار رو میکردم و کردم٬ ولی هر بار که کل آرشیو رو باز میکردم٬ کامپیوتر هنگ میکرد٬ سه بار ری استارت کردم٬ ولی باز هنگ کرد٬ منم نا امیدانه ساعت 3:10 دقیقه ی شب بیخیال شدم و رفتم خوابیدم. الان ساعت 4:30 بیدار شدم یه جن عوضی اومد بیدارم کرد الانم رفته ولی کار خودش رو کرد دیگه٬دیگه خوابم نبرد.چرا به روزمرگی افتادم ؟! چرا یه ماه رمضون طلایی به یه عید فطر گند ختم میشه ؟! چرا یه هفته پشت سر هم آدم نیستم ؟! چرا آواز دهل شنیدن از دور خوش است ؟! چرا همه ی دور و بری هام فکر میکنن عاشقن ؟! چرا من فکر میکنم نیستن ؟! چرا من انقدر بی سوادم ؟! چرا من مجبورم وارد اجتماع بشم ؟! چرا من سر کلاسهای دانشگاهم نمیرم ؟! چرا من صبح تا شب خوابم ؟! چرا من شب تا صبح بیدارم ؟! چرا من برای اینکه یکی رو حفظ کنم ٬باید جلوش کم بیارم ؟! چرا میرم کامنتهای مردمو تو وبلاگشون میخونم ؟! چرا واسه هر کی که یه جا یه کامنت قشنگ گذاشته باشه٬ یه کامنت قشنگ میذارم ؟! چرا من بویی از عزت نفس نبردم ؟! چرا من یه وبلاگ دارم ؟! چرا من این دنیای مجازی رو دوست دارم ؟! چرا شیطون این همه به من گیر میده ؟! چرا من باید بترسم که محرم بشه و کسی منو تحویل نگیره و تو ضمیر ناخودآگاهم دوست داشته باشم ٬یه جور خوب٬ با یه بهونه ی خوب ٬باهاش روبرو نشم ؟! چرا من محرم میخوام با قمه کلمو بترکونم ؟! چرا من باید ادامه تحصیل بدم ؟!چرا هیچ کس فکر نمیکنه که به جای روانشناس٬ ممکنه روانی باشه ؟! چرا یه روز صبح نمیتونم با اسب و زره و شمشیر برم بیرون٬ همه ی حیوونارو بکشم ؟! چرا من شیپیش های تنم رو هم نمیتونم بکشم ؟! چرا من این دوره زمونه رو انتخاب کردم ؟! چرا من آن ندارم ؟! چرا من حتما باید یه پخی بشم ؟! چرا همه ی استعدادهای من ناشکوفان ؟! چرا من به اونی که توش استعداد دارم٬ علاقه ندارم ؟! چرا علائق من هویدا نیستن ؟! چرا کسی منو نمیخره ؟! چرا عنایات رو من اثری نداره ؟! چرا من انقدر باید بیام و برم ؟! چرا من الان طبقه ی هفتم آسمون هفتم نیستم ؟! چرا من خواب اونجا رو هم نمیبینم ؟! چرا عمه ی من فارسی بلد نیست ؟! چرا من چهل روزه سیب نخوردم اما هنوز نمردم ؟! چرا من ظاهرم از باطنم بهتره ؟! چرا من باطنم از ظاهرم بدتره ؟! چرا فقط یه بار٬ اونم٬ فقط یه جمله ؟! چرا امرشان را جز سه کس تاب نمی آورد٬ پیغمبر مرسل(313 تا)ملک مقرب(4 تا) و مومن امتحان شده ؟! چرا 123687 تا پیغمبر دیگه نمیتونن ؟! چرا با این حال یه سری احمق مضحک انقدر ادعاشون میشه ؟! چرا من باید بتونم ؟! چرا مخم داره میترکه ؟! چرا احمق ترین آدمی که تا حالا دیدم خودمم ؟! چرا وقتی چشم به تاریکی عادت میکنه٬ مردمکش گشاد میشه ؟! چرا صبحها همت انقدر ترافیکه ؟! چرا من واسه خون خودم٬ ارزش قائلم ؟! چرا قدیما هم سن های من هر کدوم هشت تا بچه داشتن ؟! چرا بقیه ی این چراها رو وقتی میجوشید ننوشتمشون ؟! چرا من دوباره سعی نکردم بخوابم ؟!
پ.ن 2 : اینارو چند روز پیش نوشتم٬ ولی الان منتشرشون میکنم ٬خیلی هم خوب شد چون کلی سانسورشون کردم و خود سانسوری کاریه که من بهش اعتقاد راسخی دارم. اینم گفتم که فکر نکنید عمدا نامفهوم مینویسم ها ! من جواب رو نمیدونم شما هم سوال رو.(اصلا کسی هم مگه تا اینجا میخونه ؟! چرا ؟!)
جابر بن عبدالله انصاری٬رحمه الله علیه روایت کرده است که در خدمت مولا امیر المومنین علی علیه السلام بودم.حضرت کسی را مشاهده کرد که سرگرم نماز است.به وی فرمود : ای مرد آیا از تاویل نماز با خبری ؟
عرضه داشت : مگر نماز به جز آنکه عبادت خداوند است تاویلی دارد ؟
امام فرمود : آری ٬ به خداوندی که محمد (ص) را خلعت پیامبری در پوشانید ٬ سوگند که هیچ امری را به پیامبر خود فرمان نداده است مگر آنکه آن عمل را مشابهی و تنزیلی و تاویلی است که در هر کدام دلالتی است بر عبادت حق متعال.
مرد از تاویل نماز پرسش نمود.
امام (ع) فرمود : اما تاویل تکبیرات هفتگانه که در آغاز هر نماز میگویی آنست که : چون الله اکبر نخستین را بر زبان آوردی ٬ در دل خطور داده و اعتراف کرده ای که خداوند والا تر از آن است که به قیام و قعود توصیف گردد و در تکبیر دوم ٬ خدای را برتر از توصیف به حرکت و سکون دانسته ای و در سومین تکبیر او را از توصیف به جسم بودن و شبیه داشتن و یا آنکه به چیزی مقایسه گردیدن ٬ بالاتر شناخته ای و در چهارمین ٬ از آنکه اعراض بر حق تعالی عارض شود و یا آنکه امراض رنجوریش دهد و در پنجمین ٬ از آنکه جوهر و یا عرض باشد یا آنکه چیزی در او حلول کند و در ششمین ٬ از آنکه حالت زوال و نیستی یا انتقال و دگرگونی که بر موجودات حادث ٬ عارض میشود و بالاخره در تکبیر هفتم ٬ او را از آنکه حواس پنجگانه را در ذات مقدسش راهی باشد ٬ برتر و بالاتر خوانده ای.
پس از آن فرمود :تاویل گردن کشیده ی تو به هنگام رکوع نماز ٬ آنست که به زبان دل میگویی خداوندا به تو ایمان دارم ٬ گر چه گردنم را به تیغ جدا کنند.و تاویل سر برداشتن از رکوع و گفتن ذکر «سمع الله لمن حمده » آنستکه خداوند را سپاس که از عدم به وجودم آورده است و تاویل نخستین سجده آنکه در قلب خود خطور دهی که خداوندا مرا ازین خاک آفریده ای و در سر برداشتن از سجده در دل خود گویی پروردگارا مرا ازین خاک بیرون کشیده ای و در سجده ی دوم گویی مرا درین خاک باز خواهی گردانید و در سر برداشتن از دومین سجده ٬ گویی خداوندا تو مرا دوباره ازین خاک بیرون خواهی کشید.
و اما تاویل آنکه به هنگام نشستن به جانب چپ نشسته و پای راست خود را بر پای چپ قرار میدهی ٬ آنست که در باطن خود میگویی خدایا حق را زنده و باطل را می میرانم.
و تاویل تشهد ٬ همانا تجدید ایمان و اظهار مکرر اعتقاد به اسلام و تسلیم در برابر امر حق متعال و اقرار به بعث پس از مرگ است.
تاویل تحیات ٬عبارت از اذعان به مجد و عظمت پروردگار سبحان و تعظیم و تکریم و تنزیه وجود اقدس اوست ٬ از آنچه ستمکاران گفته اند و ملحدان و کافران درباره ی او توصیف کرده اند.تاویل جمله ی «السلام علیکم و رحمه الله و برکاته» ترحم از سوی خداوند پاک و در حقیقت امان نمازگزار است از آتش دوزخ و عذاب روز واپسین.پس از آن امام (ع) فرمود : هر آنکس که بدین گونه تاویل نماز خویش نداند ٬ عملش ناقص و ناتمام خواهد بود.
پ.ن دوم : فهم کردن معانی قرائت و ذکر و تسبیح نماز ٬ به طوری که دل در فهم آن الفاظ ٬ مطابق زبان باشد.(با این خیلی حال کردم.)
پ.ن سوم : تعظیم ٬یعنی در آن حالت ٬عظمت معبود و مبدا مقصود در خاطر او بود.
پ.ن چهارم : هیبت ٬ یعنی از غایت عظمت پروردگار ٬خوف٬بر دلش هجوم آرد که مباد در این عبادت تقصیری باشد.
پ.ن پنجم : امید ٬که مقام کرم وجود خداوند اکرم الاکرمین٬بر او معلوم باشد٬که از نهایت مرحمت٬او را محروم و بی نصیب نخواهد فرمود و گناهانش را خواهد بخشید.
پ.ن ششم : شرم ٬ یعنی خود و عبادت خود را کوچکتر از آن بداند که شایسته ی در گاه باشد و عبادت خود را در نهایت شرمساری و بندگی را با سر افکندگی به انجام رساند.
پ.ن هفتم : روایت : «حاجات مهم خود را در نماز صبح از خداوند مسالت کنید.»
پ.ن هشتم : گفتن بعد از نماز آیت الکرسی بخونین قبول میشه ٬ رو مهر تربت بخونین قبول میشه ...
پ.ن نهم : اینم در مورد وضو که قبلش بسم الله میگن و طولش میدن و بیشتر از حد شرعی آب مصرف نمیکنن و با سوز میگیرنش و هزار و یک آداب دیگه که واسه خودش یه بحث مفصله.
پ.ن دهم : روز دحو الارض هم نزدیکه ٬ هر کی میخواد بره از تو مفاتیح پیداش کنه. (روزه)
پ.ن یازدهم : آخه مردا هم ٬ انقدر خوشگل میشن !!!